به دنبال رد پای دوست...

سیر نمایشگاهی جایگاه زن 7 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 6 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 5 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 4 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 3 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 1 سیر نمایشگاهی زن مسلمان جواب دندان شکن..... دل، انسان و دنیا.... چگونه پاکدامنی زنان خود را حفظ کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تمدن یعنی....... آزادی... آدما از لحاظ فهمیدن چند دسته هستن؟؟؟؟؟ زندگی واقعیت نه خیال.... سبک زندگی 2 به نظر شما واقعیه؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! سبک زندگی جمله ای بسیار مهم در امر تبلیغات....


معیار ارزش قائل شدن

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

معیار ارزش گذاری افراد چیه؟

در اطرافیان شما معیار ارزش گذاری و ارتباط برقرار کردن با دیگران چیه؟

بیشتر بر اساس پول و سطح زندگیه یا ارزش وجودی اون آدما؟؟؟/

بعضی وقت ها دلم خیلی میگیره... چون میبینم به افراد بر اساس سطح زندگی احترام میذارن!!!!!

تو رو خدا این معیار نباشه که چون یکی پیاده هستش یا ماشینش مدل پایینه یا خونش پایین شهره یا خونش کوچیکه و... هزار تا معیار اینجوری پس زیاد مهم نیستن و احترام ندارن....

ما بچه های طبقه پایین جامعه هستین اما از نظر مالی نه فرهنگی

ما بچه های پایین شهریم از لحاظ دسترسی به امکانات نه هوش و IQ

ما بچه های پایین شهریم اما نه از لحاظ جایگاه و احترام

ما موتور محرکه جامعه هستیم....

خودمونو دستکم نگیریم....

اگه ما نباشیم کار طبقه بالایی ها ( فقط از نظر مالی طبقه بالا هستن) نه تنها لنگ میمونه بلکه هیچی نیستن....

اما ما به اونا نیاز نداشتیم....

امروزه تو جامعه جوری جا افتاده که انگار ما به اونا نیاز داریم و اونا به ما نیاز ندارن....

سبک زندگیمونو مستقل از سرمایه داری به معنای وابستگی به اونا تو زندگی کنیم تا همیشه آقای خودمون باشیم....

صرفه جویی تو پوشاک و خوراک و... خساست نیست...

میتونیم با سالی یکبار لباس خریدن هم سر کنیم...

میتونیم تا لباس قابل استفاده هستش ازش استفاده کنیم...

خودمون باید آقایی رو به خودمون بدیم نه دیگران....



:: موضوعات مرتبط: خودم، ،
:: برچسب‌ها: احترام, ارزش, معیار, صرفه جویی, سبک زندگی, ,

نویسنده : مهدی تاریخ : جمعه 11 / 9 / 1393

دیگه نمیخوام...

دیگه نمیخوام بدنبال دوست باشم...

دوست خودشو به مردن زد....

مثل کسی که خودشو به خو.اب میزنه...

دیگه خسته شدم...

خیلی احساس تنهایی میکنم...

دوست من بیدار شو...

دوست من زنده شو...

...

درونم پر از آه سردإ..........................

.....................................



:: موضوعات مرتبط: خودم، ،

نویسنده : مهدی تاریخ : شنبه 11 / 9 / 1393

اسید پاشی

بسم الله الرحمن الرحیم

پرده اول:

خانم و آقا یک زوج خوب و مهربان با هم. هرکدام دیگری را دوست دارد.

این دو زوج حقوقی بر گردن هم دارند. به نظر من مهمتریم حق زوجین به هم وفاداری است.

انسان باید نسبت به همسر خود وفادار باشد. به این معنی که زن تمام زیبایی خود را فقط برای مرد خود خرج کند و مرد هم تمام قلب خود را برای زنش و چشم به کسی به غیر از همسرش نداشته باشد.

تقریبا همه انسانها به این اصل گفته شده در معتقد بوده و آن را تایید میکنند. همگان دوست دارند که حق وفاداری با شرایطی که گفته شد ار سوی زوجین رعایت شود.

پرده دوم:

انسان ها دارای یکسری حقوق  فطری هستند. این حقوق از آن جهت که همه انسانها از آن برخوردارند و استفاده از آن برای همه انسانها مشترک است حقوق فطری نامگذاری شده اند.

مثل حق دیدن، شنیدن، راه رفتن، زندگی کردن، و ....

این حقوق را همه انسانها میتوانند داشته باشند. اما در این بین موضوعی بسیار با اهمیت وجود دارد که توجه به آن سبب  می شود که انسان در استفاده از این حقوق لذت بیشتری ببرد.

آن موضوع این است که در استفاده از این حقوق باید ضوابطی وجود داشته باشد تا حقوق دیگران ضایع نشود. مثلا من حق دارم راه بروم. اما آیا حق دارم از هر جایی بروم؟؟؟ یا اینکه من حق دارم حرف بزنم اما آیا حق دارم هرچه دلم خواست و هرطور و به هر کس بگویم. مثلا میتوانم به شما فحش بدهم؟؟؟ و ... هزاران مثال از این دست.

پس این حقوق فطری باید ضابطه مند باشد تا همه از آن برخوردار شوند و به کسی ضرر نرسد.

پرده سوم:

جامعه و اجتماع مکان حضور و بروز انسانها است.

انسانها در آنجا به امورات خود میرسند. تقریبا تمام انسانها اجتماعی بوده و نیازهایشان بلا استثنا در ارتباط با دیگری تامین می شود. حال شما اجتماع را چه تعریف کنید فرق میکند. ما در اینجا اجتماع را بیش از یک نفر در نظر گرفته ایم. اجتماع در برابر فرد.

اجتماع جایی است که انسان در ان حقوق خود را جویا شده و تامین می کند. با دیگران ارتباط برقرار کرده و به تامین شدن حقوق آنها کمک میکند.

حقوق ذکر شده در پرده دوم خارج از اجتماع تقریبا بی معنی است. زیرا حق در برابر تکلیف معنا پیدا میکند و انسان در اجتماع برایش تکلیف مشخص می شود.

پرده چهارم:

زن و مرد هر کدام راه هایی برای لذت بردن دارند. البته منظور ما در اینجا لذت جنسی است. راه های مرد و زن در لذت جنسی تقریبا متفاوت است.

از میان حواس پنج گانه برای زن و مرد راه های لذت بردن متفاوت است. زن از طریق لمس و شنیدار لذت میبرد. و در مقابل یکی از راه های لذت بردن مرد دیداری است.

دانستن این مطلب این خیلی مهم است. زیرا در رعایت حق وفاداری باید به آن توجه اکید داشت. در صورت نادیده گرفتن آن حق وفاداری به خوبی رعایت نمی شود.

پرده پنجم:

اسلام به عنوان یک دین اجتماعی بر این موضوع توجه کرده و اونو مورد نظر قرار داد و در قرآن به اون اشاره کرد. در کجا؟؟؟

آیه 30 و 31 سوره نور.

در این دو آیه خداوند به پیامبر دستور داد که به مردان مومن بگوید که چشمان خود را از نگاه نامحرم حفظ کنند و از طرف دیگر به زنان دستور می دهد که زینت های خود را از نامحرم بپوشانند. زینت زنان از زیور آلات تا زینت های بدنی و جسم آنها را شامل می شود.

با رعایت این دستور حقوق زیادی رعایت می شود.

البته باید توجه داشت که خداوند در این دو آیه هم مرد و هم زن را مورد خطاب قرار می دهد و برای آنها وظیفه تعیین می کند. اگر یکی از این ها به وظایف خود عمل نکنند مطئنا عمل دیگری بلانتیجه خواهد ماند.

پرده ششم:

زوجین نامبرده شده در پرده اول مسلما در اجتماع زندگی میکنند. لذا حق وفاداری در اجتماع مورد تهدید واقع می شود. چگونه؟؟؟؟؟!!!!؟؟؟

در پرده چهارم راه های لذت بردن زن و مرد (البته بخشی از آن) بیان شد.

مرد میخواهد از حق طبیعی دیدن استفاده کند. زن هم از حق حضور در اجتماع.

وقتی زن با پوشش نامناسب بیرون بیاید دو کار اشتباه انجام داده که منجر به نقض حق وفاداری نسبت به شوهرش شده:

1- زیبایی های خود را در معرض دید گذاشته که با توجه به اینکه یکی از ابزار های لذت بردن مرد دیدن است مرد بیگانه از او لذت برده است.

2- با فراگیر شدن این طرز لباس پوشیدن که در جامعه ما کم هم نیست و با در نظر گرفتن حق دیدن مرد زمینه گناه مرد را هم فراهم کرده است.(نقض حق از طرف مرد).

پرده هفتم:

شاید کسی بگوید من مجرد هستم. من شوهری ندارم که به او وفا دار باشم و از این دست مغالطات...

در جواب باید گفت درست است که شما مجرد هستی اما شما باید حقوق دیگران را رعایت کنی. شما حق نداری به حقوق دیگری تجاوز کرده و با وضع ظاهری خود به بهانه اینکه من مجردم ازمینه نقض حقوق دیگران(حق وفاداری زوج) را فراهم کنی.

با این مقدمات وارد پرده هشتم میشویم.

پرده هشتم:

حال که زن و مرد امروزه از این وظایف خود غافل شده اند چه کار باید کرد؟؟؟؟

باید کاری کرد که مرد و زن به یاد وظایفشان بیافتند و حق وفاداری را در مورد هم انجام دهند به این صورت که زن با ارائه زیبایی های خود فقط به صاحب آن یعنی شوهر به او وفادار باشد و مرد هم با چشم پوشی از سایرین به زن خود وفادار باشد.

پس زن باید پوشش خود را اصلاح کند و مرد باید چشم خود را حفظ کند که البته حفظ پوشش از سوی زن مقدم بر حفظ نگاه است هر چند اینها توامان با هم هستند.

در این رابطه جامعه هم به عنوان یک عنصر مهم همانطور که قبلا گفته شد تاثیر دارد.

فرض زن پوشش درست مرد هم وفادار اما اینها در ارتباط با دیگران هستند و مرد روزانه در سطح اجتماع در حال دیدن و زن در سطح اجتماع در حال تاثیر پذیرفتن. پس کل جامعه باید به سمت اصلاح حرکت کنند. یعنی کل جامعه باید به آن آیه عمل کنند. چه گونه؟؟؟؟؟!!!!!؟؟؟؟

یک راه می ماند و آن امر به معروف و نهی از منکر است.

پرده نهم

این موضوع در اصل هشتم قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته و 35 سال مجهول باقی مانده است تا اینکه در حوادث اخیر مورد توجه قرار گرفته و سعی در تصویب قوانینی برای اجرای آن شده است.

در این بین اجرای آن با منافع خیلی ها متضاد بوده است زیرا این اصل یعنی امر به معروف و نهی از منکر در سطح کلان در برگیرنده موضوعات بسیار گسترده و البته مهمی می باشد. لذا به مخالفت با آن برخواسته اند.

پرده دهم:

بهترین راه مبارزه با این جریان این است که بگونه ای در جامعه عنوان کنند که در صورت تصویب قوانین در راستای امر به معروف و نهی از منکر مشکلاتی به همراه خواهد آمد. برای نشان دادن این مشکلات رو به عملی به نام اسید پاشد آوردند تا بگویند:

تصویب این قانون نتیجه ای جز افراط و اسیداشی ندارد.

شاهد مثال می خواهی:

در پلاکارت هایی که در دست تظاهرکنندگان در اعتراض به اسید پاشی بود چه نوشته بود؟؟؟؟ مراجعه کنید به وبلاگ شاپرک در لوکس بلاگ و ببینید.

نوشته بود: «جنایت علیه زنان را به اسم اسلام و دین قانونی نکنید». این نوشته یعنی چی؟؟؟

معنای این نوشته اینه که:« این حوادث به خاطر طرح موضوع تصویب قوانین در مورد امر به معروف ونهی از منکر بود. با طرح موضوع این اتفاقات افتد شما حساب کنید اگه موضوع تصویب بشه چی میشه.»

غیر از این معنای دیگه ای داره؟؟؟؟؟

پرده یازدهم:

در مورد موضوعات بصیرت داشته باشیم و به موضوعات با دید باز نگاه کنیم . دوست و دشمن رو بشناسیم و به این نکته توجه کنیم که:

اگر دشمن در مورد کاری که انجام دادیم موضع خوشحالی و حمایت گرفت حتما کارمون اشتباه بود و اگر دشمن از انجام کاری از ما عصبانی بود حتما کارمون درست بود.

ماشاءالله لا ماشاءالناس

ومن الله التوفیق

والسلام

 



:: موضوعات مرتبط: خودم، ،
:: برچسب‌ها: اسید پاشی, حقوق زن و شوهر, آیه 30 و 31 سوره نور, سوره نور, جامعه, حقوق فطری, انسان در اجتماع, امر به معروف و نهی از منکر, تحلیل واقعه اسید پاشی, جنایت علیه زنان, وظایف زن و مرد, ,

نویسنده : مهدی تاریخ : پنج شنبه 8 / 8 / 1393

به کیارستمی از تاریخ ایران زمین

بسم اله الرحمن الرحیم

توجه توجه

این داستان واقعی است...

در زمان حمله مغول به ایران چنگیز خان مغول همه سربازان خود را جمع کرد و گفت چه کسی در این حملات که به ایران کردیم شرایطی برایش پیش آمده که متاثر شده باشد. هیچ کس چیزی نگفت و سربازی جلو آمد و گفت من.

از او پرسیده شد و آن موقعیت چه موقعیتی بود که تو متاثر شدی و دلت سوخت...

گفت:

به خانه ای وارد شدم به خیال اینکه تمام اهل خانه را کشتم داشتم از خانه خارج میشدم که صدای گریه کودکی را شنیدم. کودک را پیدا کردم و سرنیزه خود را در دهان کودک گذاشتم کودک به هوای اینکه نوک پستان است شروع به مکیدن سرنیزه کرد و من از این حرکت متاثر شدم و دلم برایش سوخت پس نیزه را در دهانش فرو کردم و او را کشتم...

من تاریخ ایران زمینم و از این دست داستان ها زیاد دارم... میخواهی نمونه ای دیگر برایت ذکر کنم؟ باشد پس به این داستان گوش کن...

در همان حمله مغول ها به ایران وارد حمام زنانه ای شدند.

فرمانده آن گروه دستور داد به زنان به تعداد دندانشان تجاوز کنند.(اگر فردی سه دندان داشت سه بار ،کسی که ده دندان داشت ده بار و...)

داستان های واقعی زیادند و مجال گفتن نیست.

آقای کیا رستمی که دفاع مقدس ما در برابر رژیم صدام را پوچ و بی معنی می دانی، می دانی چه میگویی؟؟؟؟

آقای کیارستمی و کیارستمی هایی که در برابر دفاع مقدس ما موضع گرفته و آن را نقض میکنید میفهمید چه میگویید؟؟؟؟

من تاریخ ایرانم.... داستان یورش ها همچون زخم هایی عمیق در جانم ریشه دارند اما بدتر از آن یورش های بیگانگان یورش شما هست که قلب مرا ریش ریش میکند...

یورش شما به مقطعی از من، به قسمتی از تاریخ ایران زمین که به جرأت غرورآفرین ترین قسمت تاریخ ایران زمین است...

هیچ یورشی به ایران زمین نبوده که در آن قسمتی از ایران زمین جدا نشده باشد.... شاید بگویی خب دوباره پس گرفته شده، ولی تکه گوشت کنده شده را وقتی پیوند بزنی جای بخیه را چه میکنی....

ای کیارستمی ها اگر نبودند جوانان فداکار که در دفاع مقدس هشت ساله ممردانه و جانانه دفاع کردند ما باید داستان فرو کردن تفنگ دشمنانمان در دهان کودکانمان را میخواندیم...

ما باید اکنون داستان رقصیدن دخترانمان برای مجالس عیش بیگانگان را میخواندیم....

مگر نشنیده ای داستان شاهرخ حر انقلاب را...

من تاریخ ایران زمینم... گوشی میخواهم برای شنیدن... پس خوب گوش کن...

شاهرخ اهل رفسنجان بود...

لات و داش مشتی و کشتی گیر و اهل عرق و...اما با غیرت

اهل شهر از دستش ناراضی و شاکی

انقلاب شد و جنگ،

روزی یکی از دوستانش که راننده کامیون بود به او گفت:

بیا برویم جبهه گفت:

بیخیال بابا، ولمون کن، جنگ چی چیه.

گفت من تنهام؛ حداقل بیا بریم تو پشت جبهه تو مناطق غیر جنگی باش من میرم بار رو تحویل میدم و برمیگردم.

گفت: باشه.

رفتند.. دوست راننده اش رفت و او در شهر ماند. چند روزی منتظر بود تا دوستش برگردد. در یکی از همین روزها کنار جاده ای دید وانتی در حال عبور است. زنی نوزادی را از داخل وانت به بیرون انداخت و رفت.

بشدت ناراحت شد و بچه را گرفت و خود را به وانت رساند و میخواست زن را بزند.

از زن پرسید چرا اینکا را کردی مگر آدم نیستی؟؟؟

زن گفت. در حمله عراق به شهر مرا اسیر گرفتند. در مدت اسارت در اختیار افسران عراقی بودم و این بچه حاصل همان نه ماه است. حالا بروم به شوهرم چه بگویم . بگویم بچه را از کجا آوردم....

شاهرخ غیرتی منقلب شد...

به رفسنجان برگشت... دوستان هم قماش خودش را جمع کرد و گفت:

چیکار میکنید...دشمن به ناموس ما هم رحم نکرده...و راهی شد و راهی...

بله آقایانی که جنگ را نامفهوم و اشتباه میدانید...  اگر دفاع مقدس نبود الان همان بلایی که بر سر آن زن آمد شاید بر سر.........



:: موضوعات مرتبط: خودم، ،
:: برچسب‌ها: کیارستمی, جنگ, دفاع مقدس, تاریخ ایران زمین, شاهرخ ضرغام, حر انقلاب, حمله مغول, ,

نویسنده : مهدی تاریخ : پنج شنبه 8 / 8 / 1393

هسته ای نیاز اساسی یابازی سیاسی؟؟؟؟؟/

بسم الله

هسته ای نیاز ضروری یا بازی سیاسی

سلام

به نظر شما انرژی هسته ای یک نیاز ضروری برای کشور است یا نه یک بازی سیاسی برای ایجاد تنش با غرب است؟

امروزه بعضی ها اینگونه عنوان می­کنند که انرژی هسته ای به هیچ وجه برای کشور مورد نیاز نبود ه و این مسئله تنها یک بازس سیاسی است که داخلی ها برای دامن زدن به اختلافات با غرب بکار می­گیرند. در اادامه درپی آن هستیم که بفهمیم در وهله اول آیا این حرف صحت دارد یا خیر و در وهله دوم دریابیم که این بازی از سوی داخلی ها است یا غربی ها برای مقابله با دیگری؟ مثلا دکتر صادق زیبا کلام در این رابطه می­گوید:« فکر هسته‌ای از همان ابتدا در ایران غلط بوده و این فکر مانند خودکفایی گندم است که هیچگاه ارزش مناسبی را برای ایران نداشته است.»

انسان و در نگاهی وسیع تر جامعه بشری برای پیشبرد برنامه ها و زندگی امروزه خود به چیزهایی نیاز دارد که به صورت زنجیروار به هم تنیده هستند اما در این زنجیره بعضی از امور بسیار مهم تر از سایر هستند نیروی کار هیچ گاه قابل حذف نیست ولی قابل تغییر از حالت یدی به ماشینی است. در زمانی که این تغییر بوجود می­آمد در کشورهایی مثل ایران عده ای بر این باور بودند که نیازی نیست که به سمت ماشینی شدن پیش برویم. این گفته آنان در آن زمان شاید به ظاهر حرف موجهی بود اما آنان می­بایست فکر چند دهه و یا حتی چند قرن بعد را می­کردند که امروزه ما دچار این عدم توسعه یافتگی نباشیم. عین این امر در مورد انرژی نیز صادق است. انرژی اصل اساسی در صنعت امروز و آینده ی جهان است. انرژی آن چیزی است که تعیین کننده­ی وضعیت کشورها در آینده از لحاظ نظام اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی خواهد بود.

آمریکایی ها برای جهان 4 جنگ را پیش بینی کرده اند.

1-     جنگ انرژی

2-     جنگ آب

3-     جنگ رسانه ها

4-     جنگ اسلام و غرب

جنگ اول دقیقا بعد از صنعتی شدن شروع شد که ابتدا این جنگ از سوی کشورهای دارای منابع بصورت انفعالی انجام می­شد به این صورت که در برابر تهاجم چندان مقاومتی از خود نشان نمی­دادنند. این جنگ یک جنگ سرنوشت ساز بود که تعیین کننده ی نتیجه­ی سه جنگ دیگر خواهد بود. کسی که در این جنگ پیروز شود می­تواند در جنگ های دیگر با قدرت بیشتر ظاهر شود.

این جنگ ها 4 تیکه ی یک پازل یا به عبارت بهتر 4راند یک مسابقه هستند که از جنگ انرژی شروع می­شود و در جنگ رسانه به اوج می­رسد با جنگ آب به مدیریت برتر و در نهایت کسی که در بیشتر این جنگها پیروز شود در جنگ چهارم قطعا چیروز خواهد شد.

در جنگ رسانه ها به خوبی قابل مشاهده است که رقیب ما به طور محسور کننده ای میدان را در دست گرفته و از طریق اینترنت و فضای مجازی و ماهواره و... به یک برتری نسبی دست یافته است. اما در این بین نیز جبهه ما گای به پیروزی هایی با لطف الهی دست یافته و در این زمینه رو به پیشرفت است اما ابتکار عمل در دست آنهاست و آنها در این زمینه پیشگام هستند.

در جنگ آب کسی پیروز است که بتواند مصرف آب را در کشور خود به نحو احسنت مدیریت کند. کسی که تکنولوژی مدیریت آب و علوم مربوط  آن را داشته و علاوه بر آن از مدیریت در حد عالی برای کنترل مصرف آب برخوردار باشد. در این قسمت جای بحث بسیاری دارد که با اندیشه های دینی ما پیوند شدید خورده که دشمن از همین استافده کرده و سعی در ضربه زدن هم به اندیشه دینی داشته و ضربه زدن به این بخش از جنگ.

اما جنگ انرژی، در این جنگ ابتکار عمل در دست مسلمانان بوده است چون بر اساس قضای الهی اینها وارثان زمین هستند پس باید در این جنگ اساسی یک برگ برنده در دست داشته باشند. این برگ برنده مهمتر از سایر مولفه بوده و نقش تعیین کننده دارد. دشمن از این موهبت الهی بی بهره بوده لذا همواره در پی آن است که با چنگ و دندان خود را به این منابع وصل کند. به هر طریقی شده. از تاسیس یک حکومت دست نشانده به نام آل سعود تا ایجاد فرقه های مذهبی اعم از وهابیت و ... همه کاری انجام می­دهد تا بر منابع انرژی سلطه پیدا کند از ایجاد وابستگی اقتصادی جهانی تا حمایت از یک دولت غاصب و ایجاد نسل کشی بر مبنای یک اندیشه ی افراطی.

انرژی از سوخت های فسیلی شروع شد از چوب و ذغال و ذغال سنگ و نفت و گاز و... تا که امروزه به اتم و سوخت های بیولوژیکی رسیده است. کشورهای برنامه دار برای سلطه بر جهان که سردمدار آن آمریکا است سعی در کشف نو ترین انرژی ها هستند. بعد از کشف نفت کمتر کسی به فکر جایگزینی منبعی بهتر از نفت بود و کمتر کسی تصور وجود جایگزینی بهتر از نفت با قیمت بسیار مناسب جهت دسترسی و بازدهی بسیار بالا را داشت. اما دانشمندان دریافتند که نفت نیز پایدار نیست و به فکر انرژی جایگزین افتادند تا اینکه اتم و انرژی اتمی پا به عرصه جهانی نهاد.

ما به عنوان کشوری که دارای منابع عظیم نفتی هستیم باید به فکر پیروزی در این جنگ باشیم. چرا که کسی که بتواند در سه جنگ از جنگ های انرژی، آب و رسانه پیروز شود یا بتواند حداقل در دو جنگ که یکی از آنها باید جنگ انرژی باشد پیروز شود می­تواند امید بیشتر در پیروزی جنگ نهایی یعنی جنگ اسلام و غرب(به معنای بهتر اسلام و اندیشه ی حاکم بر دنیای غرب که همان اند یشه باطل است. چرا که همه­ی غرب باطل نیست.) داشته باشد.

طبق تحقیقات به عمل آمده «تا سال 2000 تنها 10 درصد منابع فسیلی[جهان] مصرف شده بودند و پیش بینی می‌شود تا سال 2050 حدود 75 درصد کل منابع انرژی فسیلی دنیا تمام می‌شود از این رو نیاز است تا از منابع تجدیدپذیر انرژی مورد نیاز را تامین کنیم.»

پس براحتی می­توان با یک مشاهده دقیق در محیط پیرامونی خود نتیجه گرفت که ما نه تنها نیاز اساسی و ضروری به فناوری هسته ای داریم بلکه باید به فراتر از آن و کشف راه های نو و جدید در تامین انرژی نیز باشیم. کسانی که براحتی می­گویند که هیچ نیازی به این فناوری نداریم یا علم به آنچه گفته شد ندارند یا مغرضانه و بر اساس تعصب اظهار نظر می­کنند.

به امید روزی که پرچم عدل و حق را بر فراز جهان برافشراشته داریم.

ایرانی می­تواند.

ما می­توانیم.

ماشاءالله لا ماشاءالناس.

ومن الله التوفیق.

والسلام.



:: موضوعات مرتبط: خودم، ،
:: برچسب‌ها: هسته ای, جنگ انرژی, تقابل ایران با غرب, ,

نویسنده : مهدی تاریخ : دو شنبه 3 / 8 / 1393



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به به دنبال رد پای دوست... مي باشد.