به دنبال رد پای دوست...

سیر نمایشگاهی جایگاه زن 7 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 6 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 5 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 4 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 3 سیر نمایشگاهی جایگاه زن 1 سیر نمایشگاهی زن مسلمان جواب دندان شکن..... دل، انسان و دنیا.... چگونه پاکدامنی زنان خود را حفظ کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تمدن یعنی....... آزادی... آدما از لحاظ فهمیدن چند دسته هستن؟؟؟؟؟ زندگی واقعیت نه خیال.... سبک زندگی 2 به نظر شما واقعیه؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! سبک زندگی جمله ای بسیار مهم در امر تبلیغات....


چگونه پاکدامنی زنان خود را حفظ کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 



:: موضوعات مرتبط: خودم، ،
:: برچسب‌ها: پاکدامن, زن, زنان, پیامبر,

نویسنده : مهدی تاریخ : پنج شنبه 4 / 4 / 1394

منادی آزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
منادی آزادی
تا به حال از خودتان سوال کردید که تکلیفتان با خودتان چیست؟؟؟
تا به حال از خودتان پرسیدید که فرق شما با سایر انسان هایی که در گذشته زندگی میکردند چیست؟؟؟؟
به نظر شما دوره های تاریخی که به اسم برده داری، ارباب رعیتی یا فئودالی و... تا به امروز بوده چه تفاوتی با هم داشته اند؟؟؟
این دوره ها با هم تفاوت ذاتی دارند یا شکلی؟؟؟؟؟
اصلا ما امروز برده ایم یا آزاد؟؟؟؟
 
به نظر نویسنده ازابتدای تاریخ تا همین الان که شما در حال خواندن این متن هستید هیچ تغییری در ساختار حاکم بر جهان بوجود نیامده و اصلا کل هستی متکی بر یک اصل در جامعه و در هستی به نام وجود اختلاف طبقاتی استوار است. این اصل یک اصل اساسی و خدشه ناپذیر می باشد.
 
در یونان باستان طقه بندی بر اساس این اصل استوار بوده و مردم به آزاد و برده و مهاجر یا طبقه متوسط یا حاشیه نشین ها تقسیم میشدند که اکثر جمعیت جامعه برده بودند. اقلیت آنها به اصطلاح آزاد بودند. جمعیت بسیار کم که به استناد خودشان پایه گذار دموکداسی بودند.... موضوع جالب در این رابطه این بود که یک برده برای همیشه برده بود و امکان انتقال طبقاتی از پایین به بالا با فرض شرایط عادی در جامعه وجود نداشت مگر در صورت جنگ که اگر مغلوب می شدند گروه پیروز گروه آزاد را برده میکرد. این یک مثال از گذشته بود که یک تصویر کلی از جامعه آن زمان ارائه می دهد.
 
در تمام ادوار تاریخ به استثنای یک دوره بسیار کوتاه این اصل و تفکر بر تمام جوامع حاکم بود که کل جامعه به طبقات مختلف تقسیم می شدند و تمام مردم بر اساس دارایی و از لحاظ مادی در این طبقات قرار میگرفتند.یعنی در تمام طول تاریخ تا به امروز مردم یا برده بودند یا آزاد یا ارباب بودند یا رعیت. البته همان گونه که گفته شد وجود ساختار طبقاتی یک اصل اساسی در خلقت است و در صورت نبود این اصل خلقت دچار مشکل می شود.
 
در تمام ادوار تاریخ انسان هایی آمدند به عنوان پیامبران و یا مصلحان که با این موضوع در روش مبارزه کردند. به این معنا که پیامبران قائل به وجود ساختار طبقاتی بودند اما روش تقسیم بندی را در هر دوره مورد نقد قرار داده و روشی را معرفی میکردند که یکسان بود. به این صورت که تمام پیامبران برای مبارزه با تقسیم بندی طبقات بر مبنای مادیات آمده بودند در عین حال که معتقد به وجود طبقات به عنوان یک اصل ضروری و انکار ناپذیر بودند.
 
تقسیم بندی بر این مبنا سبب بر هم خوردن نظم طبقاتی ایی می شد که گروه ها برای ایجاد آن تلاش کرده بودند تا در پرتو آن به منافعی برسند. عده کسانی که در تقسیم بندی بر اساس مادیات به منافع می رسیدند بسیار کمتر از کسانی بود که منافعی نداشتند یا لااقل منافع بسیار کمی داشتند که بود ونبود این ساختار برایشان می توانست فرقی نداشته باشد. اما آن عده که منافع داشتند به راحتی می توانستند با به دست گرفتن افکار عمومی از طریق امکانات مادی صحنه را مدیریت کنند.
 
شاید پرسیده شود که چرا مردمی ک در این تقسیم بندی منافعی نداشتند تن به چنین تقسیم بندی می دادند؟ در پاسخ باید گفت همانگونه که گفته شد این یک اصل اساسی در هستی و خلقت است به ایت معنا که یک قانون تکوینی و خدشه ناپذیر بوده و ریشه در فطرت انسان دارد لذا امکان مقاومت در برابر این موضوع وجود ندارد از آنجایی کهه پیش زمیه آن در فطرت و اندیشه انسان و در ذات انسان ریشه دارد. و انسان کاملا موافق قئانین تکوینی بوده و در صورتی که این قوانین در قالب تشریعات به انسان عرضه شود مطمئنا خواهد پذیرفت. در این موضوع نیز انسان در روش دچار اشتباه شده بود که براحتی مورد استفاده سودجویان قرار گرفت. گاهی در قالب حس ناسیونالیسم(تعصب گرایی)  و گاهی در قالب کاریزماتیک (شخصیت گرایی) و گاهی نیز در قالب سنت گرایی و... سایر روش هایی که به وسیله آن میتوان این موضوع یعنی طبقه بندی بر اساس طبقات مادی را نهادینه کرد.
 
این تقسیم بندی بر اساس تفکرات صرفا مادی در واقع انحراف اصل در ارزش گذاری و نه در ماهیت بوده است لذا همانگونه که گفته شد مورد توجه نیز قرار می گرفته و هرگاه کسی از درون جامعه به مخالفت با آن در روش - یعنی ارزش معیار قرار گرفته برای تقسیم بندی – بر می خواست ابتدا مورد هجوم اکثر جامعه قرار میگرفت. کما اینکه در مورد تمام پیامبران این موضوع براحتی قابل درک است که چگونه با آنها مقابله شد است. حتی امروزه نیز در برابر افکار پیامبران با انحراف تاریخ و دست بردن در تاریخ سدی کشیده می شود تا آن افکار شیوع پیدا نکند. امروزه نیز این موضوع وجود دارد  و جامعه بر اساس همان معیار مورد تقسیم بندی قرار گرفته است و این به عنوان یک موضوع مورد پذیرش در تمام جوامع جهان می باشد.
 
با ظهور پیامبری در منطقه ای که در آن سیستم تقسیم بندی و طبقه بندی بر اساس بدترین معیار آن یعنی تعصب گرایی قومی وجود داشت تا آنجا که تعصب جنسیتی در آن به بدترین شکل یعنی زنده به گور کردن دختران به عنوان یک رسم پسندیده مورد پذیرش قرار گرفته بود روزنه ای از امید برای اصلاح روش مذکور را ایجاد کرده بود. اما کاری بس دشوار و سخت بود و در نگاهی غیر قابل اجرا.
 
این پیامبر با تمام تلاش خود سعی کرد تا اصولی اساسی و بنیادی را پایه گذاری کند یکی از اصولی که باید اصلاح می شد روش طبقه بندی بود. وی معیاری جدی برای طبقه بندی بوجود آورد که به قانونگذار تکوینی مربوط می شد و در واقع نظام صحیح طبقه بندی خلقت به شمار می آمد. معیاری نو برای طبقه بندی به نام "تقوا". این معیار بشدت مورد انتقاد قرار گرفت و خشم تمام کسانی را بر انگیخت که تا آن زمان معیارشان نسب و قبیله برای ارزش گذاری و طبقه بندی بود. مجاهدت های فراوان این شخصیت برجسته تمام تاریخ و تمام هستی سبب به ثمر نشستن تلاش های وی در دوران حیاتش شد و نظامی سیاسی را بر مبنای اصول واقعی بنا نهاد.
 
نظامی که در آن عنوان می شد که:
 
"ان اکرمکم عند الله اتقاکم"
 
آخرین و بالاترین طبقه هستی خالق مطرح شد و معیار رسیدن به طبقات بالاتر نه ثروت و دارایی، نه نسب و شرف، نه تعصبات و هیچ چیزی که اندکی رنگ و بوی مادیات داشته باشد بلکه معیاری در نظر گرفته شد که همگان می توانستند با هر میزان از سطح زندگی مادی به آن دست یابند یعنی "تقوا". تقوا آن یعنی چیزی را که خدای عزیز انجام آن را نهی کرده انجام ندهیم و چیزی را که خدای مهربان امر کرده انجام بدهیم. یک معیار ساده که همگان قادرند بر اساس آن در این طبقات سیر کنند و خود را به طبقات بالاتر ارتقاء دهند.
 
این تقسیم بندی همانگونه که گفته شد مورد مخالفت هایی فراوان قرار گرفت چرا که هیچ فرقی بین سیاه و سفید و سرخ، عربی و عجمی و ... قرای نمی داغد جز به تقوا. و این گفته ای است از پیام آور این ارمغان یعنی محمد مصطفی (ص) که فرمودند:
 
"هیچ تفاوتی میان عرب و عجم وسیاه و سفید و سرخ وجود ندارد مگر به تقوا"
 
این معیار نیز زمانی دیر نپایید و بعد از وفات این پیام آور مورد تعرض و تحریف قرار گرفت با کنار گذاشتن وصی بر حق وی. بعد از 25 سال از رحلت این منادی آزادی حقیقی وصی او به حکومت رسید که وی نیز در راستای اصلاح انحرافات ایجاد شده در این پیام حق در مدت 4 سال و 9 ماه حکومتش 3 جنگ بزرگ داخلی بر او تحمیل شد و در نهایت در همین راه به شهادت رسید. جز این دوران بسیار کوتاه دیگر هیچ دوره ای را نداریم که حکومتی و یا نظامی ایجاد شده باشد که اینچنین بوده باشد و اینگونه حکومت کرده باشد. حکومتی که در آن حاکم برای نزاعی که بین او و یک فرد یهودی پیش می آید به قاضی مراجعه کند و حکم قاضی حکومت خود را بر علیه خودش قبول نماید.
 
امروزه نیز مانند تمام ادوار تاریخ تقسیم بندی بر اساس معیار های مادی بوده و حتی با شدت بسیار بیشتر مسئله بهره کشی از انسان ها پیگیری می شود. امروزه که دنیا در شناخت این معجزه هستی است عده ای به دنبال مخدوش کردن چهره این منادی صلح و آزادی انسان ها هستند و اخیرا نیز نشریه ای به انتشار تصویری موهن از این پیامبر یعی در تنزل ایشان و دعوت ایشان به یک پدیده منطقه ای داشته و سعی کرده از جهنی شدن دعوت وی جلوگیری کند.
 
مطمئنا شاهد خواهیم بود که این عمل این نشریه سبب آشنایی مردم جهان و پیگیری برای شناخت ایشان خواهد شد و هرچند که هدف آنها تخریب اسلام و پیامبر اسلام بوده و این عمل زشت و غیر انسانی را انجام داده اند ولی « و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» را خواهند دید. کسانی که جرأت انتشار مطلبی و حتی عکسی از جنایات صهیونیست ها را ندارند. و وقتی مطلبی را اشتباها بر علیه صهیونیست ها چاپ میکنند بلافاصله از انتشار آن معذرت خواهی میکنند. ولی با افتخار به پیامبر اسلام توهین میکنند به اسم دروغین آزادی.
 


:: موضوعات مرتبط: خودم، ،
:: برچسب‌ها: توهین به پیامبر, پیامبر, پیام آور صلح, آزادی, صهیونیسم, فرانسه, ,

ادامه مطلب...
نویسنده : مهدی تاریخ : پنج شنبه 2 / 11 / 1393

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به به دنبال رد پای دوست... مي باشد.